- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و ولادت حضرت جواد الائمه علیهالسلام
یک عمر ناز یـار کـشیدن به ما رسید تا کـوچـۀ نـگـار دویـدن بـه مـا رسـید از دستِ غِیر نان نچشیدن به ما رسید این فقـر را به نقـد خریدن به ما رسید عمریست زیرِ دِین تو مشغـولذِّمهایم مـا مـسـتـمـنـد کـویِ جــوادُ الاَئِـمـهایـم آئـیــنـهدارِ نــورِ خــداونـدگــارِ عـشـق طـوبـای سـرو قـامتِ بـاغِ دیـارِ عـشق روشـنتـرین ستـارۀ دنـبـالـهدارِ عـشق ای سـومـین محـمـدِ ایل و تـبار عـشق امــواج را بـه سـیـنـۀ دریـا گـذاشـتــی پـیـغـمـبـرانـه پـای بـه دنـیـا گـذاشـتـی در عمق شب چراغِ به شکلِ قمر تویی خـورشـیدِ کـائـنـاتِ بـدونِ سحـر تویی آن تحـفهای که داده خدایت خـبر تویی پـنجـاه سال حـاصل صـبـر پـدر تـویی یوسـفتـرین مسافـر یعـقـوب ما سلام بـانـیِ خـنـدههــای امــامِ رضــا ســلام از شعـلههای شـمعِ شـبت دود میرسد از چشمههای چـشم ترت رود میرسد از دخل کسب و کار غمت سود میرسد از سـفـرههـای خـانۀ تو جـود میرسد ظرف گرسنگان جهان در مسیر توست حاتم یکی ز خیل هزاران فـقیر توست سائل شدن تـفـاخـر ایل و تـبـار ماست اصلاً همین گداییِ تو کسب و کار ماست گرد و غبار طوس بر این کولهبار ماست ما اهل مشهـدیم، خـراسان دیار ماست هرکس که سر به پنجـرهفـولاد میزند از هـجـر کـاظـمـیـن تو فـریـاد میزند نقّـاره میزنـند؛ صدای فـرشـتههـاست آن نفخِ صورِ صبحِ قیامت همین صداست پای عـلـیـلِ سـائـل تو در پیِ شـفـاست بـاب الـجـواد؛ بـابِ مـُرادِ دلِ گـداسـت یک گوشهچشم از نظرت را به من ببخش اذن زیـارت پـدرت را به من بـبـخـش تـا بــیگُـدار پــا بــه رکــاب بــلا زدم در منـجـلاب معـصیـتم دست و پا زدم هرگـاه عـمـه جـانِ شـمـا را صدا زدم انـگـار پـشـتِ پا به همه غـصهها زدم آقا! اگر به عـشـق تـو گـرمِ تـلاطـمـیم تحت دعـای حضرت معـصومۀ قـمـیم شـکـر خـدا کـه بـال زدم در دیــار تـو جـبـریـل میشـوم بـرسـم تـا مـزار تـو تــمّـارگـونـه سـر بـگـذارم بـه دار تـو ایـل و تــبـار مـن بـه فــدای تـبــار تـو گاهی شـهـید خـواهر و گاهی برادریم بیـمـارهای نـذریِ مـوسی بن جعـفریم آقـا! مـرا ز جـمع فـقـیـران خود مران من را هـمان گـدای قـدیـمی خود بدان گـرد گـنـاه را بـده از شــانـهام تـکــان تو روضهخوان فاطمهای، روضهای بخوان خـیـلی به حـال مـیـخ کـج در گریستی آنـقـدر پـای پـهـلـوی مـادر گـریـستی! بـگـذار ابــتـدای بـهــاران بـخـوانـمـت بر دشت خشک، لذت باران بخوانمت گر قصد کردهام که به جان، جان بخوانمت باید عـلـیِ اکـبـرِ سـلـطـان بـخـوانـمت صحن شریفِ طوس همان کربلای ماست پائـینِ پـای مـضجعِ بابات جای ماست شـکـر خـدا پـدر به غـمـت آشـنـا نـشـد خیره به طرز رفـتنت از خـیمهها نشد سر نیـزهای به روی تنت جا بهجا نشد حلقت به زورِ لُجّـۀخـون بیصدا نشد هِی سعی میکـند بـشود جمع پیکـرش آه از دل حـسـیـن سـر نـعـشِ اکـبـرش
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت جواد الائمه علیهالسلام
دلگـیرتر از سیـنۀ تنگـم قـفـسی نیست در خانـۀ تنهـایی من، همنـفـسی نیست تنهاتر از این بیكسِ دلمرده كسی نیست من یكـسره فریادم و فریاد رسی نیست در حـسرت آغـاز بـهـار است كـویـرم جان همۀ شهر به گیسوی تو بستهست نان همه بر همت بـازوی تو بستهست بند دل عـیسی به دم هوی تو بستهست طاقیست دل ما كه به ابروی تو بستهست با دست تو ورز آمد از آغـاز، خـمیرم روشـن شــده بـا آمــدنـت دیــدۀ بــابــا لـبـخـنـد تو شـد سـاحـل آرامـش دریــا شد بـسـته درِ تـهـمت بیپـایـه و بیجـا مبهوت شد از ذرّهای از عـلم تو یحیی گـفـتی كه من از طـایـفـۀ عـلم غـدیـرم حرف از علی و آینهها شد، چه بهجا شد دستم پُـر بـارانِ دعـا شد، چه بهجا شد غم، پشت سرم آبلهپا شد، چه بهجا شد این شعر فقط صرف خدا شد، چه بهجا شد از شعلۀ این راز، گُل انداخت ضمیرم
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت جواد الائمه علیهالسلام
خـبر آمد نـشـود دست گـدا رد امشب دیدنی گـشته کـرمخـانۀ مشهـد امشب ابتران را روی لب نالۀ ممـتـد امشب کـوثـری آمـده بـا نـام مـحـمـد امـشب بـاز هـم نـغـمـه لـب آیـۀ اعـطـیـنا شد صـلـواتـی بـفـرسـتـیـد رضـا بابا شـد آن که باشد ز هـمه با بـرکـتتـر آمـد یـادگــار خـلـف مــوسـی جـعـفـر آمـد آنکه او را به جهـان نیست برابر آمد یک رضاجان دگـر، قـنـد مکـرر آمد مژده وصل به کنعانِ فراق آمده است حضرت ضامن آهوی عراق آمده است آمـده بــاب مــراد هـمـه دنــیـا بـشـود آمـده تـا هــمـۀ زنــدگـی مــا بــشــود آمده یـک نـفــره لـشـکـر بـابـا بـشـود آمـده مـنـتـقـم حـضـرت زهـرا بـشود چون حسن بر همۀ فاطمیون سالار است از فلانی و فلانی چه قدَر بیزار است به کـریمان جهـان داد کرم یـاد، جواد غالبا بیـشتر از خواهـش ما داد جواد رمز هر معجـزۀ پنجـره فـولاد، جواد خـانه آبـاد کـنـد، خـانـهاش آبـاد جواد میدهد مثل رضا حـاجت ما، نشـنیده " گوش این طایفـه آواز گـدا نشـنیده" حضرت بنـدهنـواز، ای کـرم رویایی شرف الشمس جـوانانِ بنی الـزهرایی از طـفـولـیت خـود نـه، ز ازل آقـایی حرز دادی به عدویت، چه دل دریایی تو چه کردی که به تو دشمنت ایمان دارد این شـفـاخانه برای همه درمـان دارد حضرت عشق مگر لطف تو پایان دارد؟ با شما نا شـدنیها هـمه امـکـان دارد خـانـهات ثـانـیه به ثـانیه مهـمان دارد کاظمینت چه قـدَر بوی خراسان دارد رو به تو کرد بیابان و گلستان برگشت مور آمد در این خانه، سلیمان برگشت دم به دم از تو رسیده است به این دنیا فیض قطره با فیض نگاهت شده یک دریا فیض تا ابد گشته ز عـمر کم تو معنا فـیض لب به گهواره گشا تا ببرد عیسی فیض آمدی تا که کـنـی راه عـلـی را کـامل شد ز تـیغ دو دم نطقِ تو رسوا باطل ای امید همه، دریای کـرامت، الغوث قمر شمسِ شموس آه ز ظلمت، الغوث گم شدم، ای پدر هـادی امت، الغـوث کی رسد پی سحر این شب غیبت، الغوث غــم گـرفـتـه هـمـه آبــادی مـا را آقـا بـرســان جـمــعــۀ آزادی مــا را آقــا
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت جواد الائمه علیهالسلام
آنـان کـه پـی کـاســبـی رزق حـلالـنـد تا روز قـیـامـت دَرِ این خـانـه وبـالـند باید که سر سجده به این خاک بمـالـند - اینها- همه سرچشمۀ آن آب زلالـند ما را که سلوک علی و آل مرام است رزقی بجز از سفرۀ ارباب حرام است ای منـتـظـران مـقـدم مـوعـود مبارک در مجلستان عطر خوش عود مبارک میلاد کرم، لطف و عطا، جود مبارک از بسکه شد این فاطمه مولود مبارک ازدست علی هر چـه گـدا تـاج گرفـتند در عرش ملائک همه معراج گرفـتند عالم همه پست و پسر فاطـمه بالاست یک عمر شدم نوکرش، آنقدر که آقاست از نسل علیّ و نوۀ حضرت موساست مولام رضـا، او عـلیِ اکـبرِ مـولاست اســفـنـد بــپـاشـیــد سـر آتـش ایــمــان او آمده تا کـور کـنـد چـشـم حـسـودان روئـیـد زِ لبهای علی اکـبریاش گل چـیـدنـد مـلاک زِ رخ دلـبـریاش گـل از لعـل مـنـاجـاتیِ پـیـغـمـبریاش گـل از سمت پدر گل، نسب مادریاش گل به به! چه گلی آمده در خاطر این باغ قـنـداقـۀ گـلـپـوش شـده قـبـلـۀ عـشــاق او عبد خدا بود، در این باره سخن گفت " لاحول و لا" خواند و به گهواره سخن گفت پر نور شد آن خانه چو مه پاره سخن گفت با هر دل بـیـچـارۀ آواره سـخـن گفت: " تنهـا نه به هر مفـلس در بـند جوادم حـتـی به امــامــان خــداونـد جــوادم" خـوب است زِ قـنداقۀ او توشه بگیریم از مـزرعۀ صورت او خـوشه بگیریم فیض حرم صاحب شـشگوشه بگیریم روی قـدمـش سر بگـذاریم و بـمـیـریم چون مرگ به روی قدمش عین حیات است او منبع جود است و دَلیلُ البرکات است وَاللهِ بـنـی فـاطـمـه سـرمــایـۀ دیـنــنـد هم سایه حـقنـد وَ هـم سـایـهنـشـیـنـنـد فردوس خـدایـند و بهـشـتـند و بـریـنند ما رعـیت و ایـنان همه ارباب تریـنند اینها سر شـاخـه رطـب کـال نـدارنـد اولاد عـلی، طفـل و کـهـنـسال نـدارند او کودک ارباب ولی شیخُ الائمه است دشمن شده از جامِ میِ معرفتش مست خوردند بزرگان همه در بحث به بن بست پیش پسر شاه خـراسـان شـدهاند پـست در محضر او اوج نشیـنان همه پستند محکوم به درماندگی و عجز و شکستند در وادی دل وجه خـدا کیست بجز او دروازه و مـفـتاح دعـا کـیست بجز او ابن الکرم و ابن سخـا کـیست بجـز او ابن عـلی و ابن رضا کـیـست بجـز او او ابن علی، ابن علی، ابن علیهاست آری نهمین معجزۀ حضرت زهراست او کـارگـشـای گـره روز مـعـاد اسـت سرچشمۀ جود است و جواد است و جواد است بر سـفـرۀ او رزق خـداداد زیـاد است از آمدن ابن رضا، فـاطـمـه شاد است ما سـایـهنـشـیـن کــرم ابـن رضــائـیـم مـشـتـاق طـواف حـرم ابـن رضـائـیـم بـایـد که بـسـازیم دوبـاره حـرمـش را بر عرش رسـانـیم شـکـوه علـمـش را چون لشگری از شمع بسوزیم غمش را در روضه بـمـیـرم غـمِ سنّ کـمش را مـدّاح فـلـک در غــم او زمـزمه دارد او ارثـیـۀ عــمـر کـم از فـاطـمـه دارد
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت جواد الائمه علیهالسلام
از هر چه به غیر او گـسـستم دل را به کسی جز او نبـسـتم من عـاشـق و بـیقــرارم امـا عاشـقتر از این کنم که هستم آهــســتــه کـنــار کـفـشـداری یک گوشه برای خود نشـسـتم خود را که دچار خویش دیدم در آیــنــۀ حــرم شــکــســتــم بر دفـتـر من نـشـسـت بـیـتـی بـیـتی که دوبـاره کرد مـسـتـم تـا ذکــر لـبــم جـــواد بــاشــد رزق حـــرمــم زیــاد بــاشــد حرف دل عشق یک کلام است بر لب صلوات من سلام است در گوشۀ چشم اشک شوق است موسـیـقیِ گـریه بیکلام است تـوصیـف جـواد را چه گـویم ایشان رضویترین امام است لطف و کرم و سخا و جودش لا ینقـطع و علی الـدوام است دردانـۀ شـاه طــوس خــنـدیـد برخیز و بیا که بار عام است تـا ذکــر لـبــم جـــواد بــاشــد رزق حـــرمــم زیــاد بــاشــد خــورشــیــد سـر قــرار آمــد آرامـــش قـــلـــب یـــار آمـــد امشب خبریست در خراسان نـــقــاره بـــزن بــهـــار آمـــد سـلـطـان سـریــر ارتـضـا را آئـــیـــنـــۀ بــی غــبـــار آمــد در صحن حـرم دوباره باران بــا آتــش دل کـــنــــار آمــــد گــفــتــم بــبــرم دلِ رضـا را طـبــع غــزلــم بــه کــار آمـد تـا ذکــر لـبــم جـــواد بــاشــد رزق حـــرمــم زیــاد بــاشــد صحرای نگاه من کویریست دسـتان دلم پر از فـقـیریست آهـــوی اســـیـــر آســـتـــانــم آزادی من در این اسیریست کــار دل مــا فــقــط گــدایــی کار تو همیشه دستگـیریست دل را برسـان به کـاظـمـیـنت بیتاب دیار توست دیریست عـشـق تـو خـلاصـۀ جــوانـی آرامـشِ روزگـار پـیـریسـت تـا ذکــر لـبــم جـــواد بــاشــد رزق حـــرمــم زیــاد بــاشــد
: امتیاز
|
افتتاح کانال سایت آستان وصال در ایتا
با عنایت به درخواست های تعدادی از کاربران عزیز؛ در پاسخ به این اوامر و همچنین جهت تسهیل بهتر برای کاربران؛ کانال سایت در ایتا ایجاد گردید، دوستانی که تمایل دارند عضو کانال باشند در همین جا کلیک نموده و یا از طریق لینک زیر وارد کانال شده و عضو شوند لطفا با نشر و تبلیغ لینک این کانال؛ شما نیز در این خدمت به آستان اهل بیت سهیم باشد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
کجا روانه کنم شور و شوق بیحد را دو بـال عــاشـق پـروانـهای مـردد را کجا بدون تکـلّـف قـبـول خـواهد کرد بهانهگـیری این گـریـههـای مـمـتد را میان عطـر سکـوت و سلام پیدا کرد نـگـاه خـستـۀ من روشـنـای گـنـبـد را به گـامهای خـیال غزل کسی میگفت به کـاظمین بـبر کـوچههای مشهـد را دو پلک مانده به باب الجـواد با لبخند گرفته زیر نـظر عشق رفت و آمد را به لطف گـردش رندانـۀ فـلک امشب علی گـرفته در آغوش خود محـمد را خلاصـۀ بـرکـات چـهـارده مـعـصـوم جواد کیست؟ ببین خود حروف ابجد را ببخش سرزده شعرم رسیده، از سر شوق ز یـاد بـرده غـزل، بـایـد و نـبـایـد را غـزل فــدای گـل خـنـدۀ جــواد شــود جواد اگر که بخـنـدد غـزل زیاد شود جواد اگر که بخـنـدد بهـار خواهد شد بـهــار آیـنـهدار نـگــار خــواهـد شــد زمـانه با برکـتتر، از او نخواهد دید کمی به روی پسر خیره شد، سپس خندید بـرای قـلـب هـمه الـتـیـام خـواهـد شد وهـفـت سـال دگر او امـام خواهد شد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
رحمت بر انوارت که نـورانیترینی مـولـود پُـر خـیـر امـام هـشـتـمـیـنـی بـالاتـری از فـهـم و ادراک زمـیـنـی نـزد پـدر، مثـل عـلی اکـبر، نگـیـنی دریای احـسان، نـور ایمان، یا محمد ای کـوثـر شـاه خـراسـان یـا مـحـمـد برکت گرفت از مقـدمت شهـر مدینه داده وجـودت بـر دل بـابـا، سـکـیـنـه بعد از چـهـل سال آمدی ای بیقرینه مِهـرت رسـیـده بر دلـم سینه به سینه مـانـنـد اجـدادم هـمـیـشـه زیـر دِیـنــم تـا کـه نـفـس دارم گـدای کـاظـمـیـنـم زیبـاتـرین تـصویـر، از ذات خـدایی تلخـیـص جـود اهل بیت مصـطـفایی از جنس أعـطـیـنایی و ابن الرضایی بـیـش از گـدا آقــا تـو دنـبـال گـدایـی ای مـاهِ در آغـوشِ خـورشـیدِ ولایت از ما پـذیرا باش این عـرض ارادت ذکر ملک در پیشگاهت "إن یَکاد" است تا حشر، درب خانهات باب المراد است سائل مـنم آقـا اگر نـامت جـواد است یک گوشه چشمت از سر من هم زیاد است بر خـانـدان اطـهـرت دل بـاخـتـم من بر گـردنـم حـرز تو را انـداخـتـم من شأنت برای خـلـق، نـافـهـمـیدنی بود باران به اذن حـضرتت باریـدنی بود در کودکی، اعجـازهـایت دیـدنی بود پیـشـانیات نـزد پـدر بـوسـیـدنی بود روح الامین بر درگهت مشغول بوده قَـدرت شـبـیه فـاطـمه مجـهـول بـوده مـانـند تو ای کـوثـرِ دور از تـکـاثـر از قــاتـلــیـن مـــادرت دارم تــنــفـر یک عمر دسـتانم شده از برکـتت پُر یا ذا الکرم از این همه رحمت، تشکر ای جلـوۀ پُـر برکت نـورٌ عَـلی نـور چشمان بدخواهانت ای ابنُ الرضا کور شد گریهات بر داغ زهـرا بیشباهت از روضههایش سالها تر شد نگاهت با مشت کـوبـیدی زمین مـابین آهـت گفتی چه بوده مـادرم آخـر گـناهت؟! این غم فقط یک جور پایان میپذیرد مـهـدی بیـایـد تا تقـاصـش را بگـیرد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
بیا به بـاغ که بـار دگـر تمـاشـاییست بهار و سبزه و گل برگ و بر تماشاییست بیا به ساحت سبز چمن که از گل سرخ گرفته بار دگر زیب و فر تماشاییست ز رنگ و بوی گـلـستان احـمدی باشد شکـوفـهزار بـهـاران اگر تماشاییست گذشت شـام سـیـاه و دمـیـد نـور سحر بیا ببـین که طلـوع سحـر تماشاییست اگر سپـهـر ولایت شـده است نـورانی جمال و جلوۀ شمس و قمر تماشاییست ز کـوچـههـای مـدیـنه جـواد میگـذرد ز فـیض مقدم او رهگـذر تماشاییست اگر چـه دیـدن این گـل بـود تمـاشـایی به وقت جود و کرم بیشتر تماشاییست بـیـا بـه تـهـنـیـت ثـامـن الائـمـه رویـم که در کنار پسر این پـدر تماشاییست دلم هـوای حـریـمش نمـوده همسفـران خدا نصیب کند؛ این سفـر تماشاییست ندیـدهای تو «وفایی» حـریم پاکـش را به پیـش دیـدۀ اهـل نظـر تمـاشاییست
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
نوری ز عرش آمد و وقتِ سـپـیده شد مـابِـیـن شـهـر صـوت اذانی شنیده شد در صور جسم، نفخۀ روحی دمیده شد آئــیــنــۀ جــمــال نــبــی آفــریــده شـد خورشیدِ روی بام رضاجـان ما، سلام ای سـومـین مـحـمـد ایـمـان ما، سـلام لبـخـند تو به خـوشـۀ گـنـدم سـلام کرد بـامِ عـروج، بـالِ تـو را احـتـرام کـرد شُرب نگاهِ تو چه شرابی به جـام کرد چِـل سـال انـتـظـار پـدر را تـمام کـرد از قـعـرِ چـاهِ طعـنۀ مَـردُم، رها شدی تو یـوسـف مـدیـنـۀ یـعـقـوب مـا شدی جود تو شیعه را ز گدایی مُعـاف کرد باید به دور دست کریمات طواف کرد حُـبِّ تو ریـسـمـان دلـم را کـلاف کرد حتّی عصا به مـرتبهات اعـتراف کرد عشق تو حُکم قطعیِ حفظ شعائر است هرکس که بیولای تو مُردهاست، کافر است در فـصل فـصلِ کـوچ، شـبـیه کبوتریم از کـاظـمـین تا حـرم طـوس میپـریم جـیـرهبـگـیـرِ گـنـدم خـواهـر بـرادریم ما ریزخـوار سفـرۀ موسیبن جعـفریم این کاسهها رسیده به خوان سِتُرگ تو قـربـان سـفــرهداری بـابـا بــزرگ تـو در خاک ما نسیم دلانگـیز یاسهاست ایـران؛ پنـاهگـاهِ ولایتشـنـاسهـاست روی ضـریـحهـا گـرهِ الـتـماس هاست این عمه جانِ تو بخدا جانِ فارسهاست مـانـند مـوجِ عـاطـفـههـا در تـلاطـمیم خـدمتگـزار حـضرت معـصومۀ قـمیم نقش تو طرح نقشۀ آب و گل من است حِـرزَت امید آخر هر مشکل من است پـشت در حـریم شما، مـنزل من است بـابالـجـواد؛ بـاب مـراد دل من است دروازۀ رسـیــدن شـیــعــه بـه جـنّـتـی تـو آن جــواز آخـر قــبـل از زیـارتـی در دشت خشک لذت باران تویی تویی تلفیقی از کرامت و احسان تویی تویی روز جـوانِ مـردم ایـران تـویی تـویی اصلاً عـلیِّ اکـبر سلـطان تـویی تـویی هـرچـند مَـشهَـدی شـدهام، کـربـلاییام مـن بـیقـرار بــوسـۀ پـائـیـنِ پــایـیام
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
روح الامین از سوی حق بر خاکیان داده نوید امشب ز هستی آفـرین نور ولا آمد پدید در آسمان دین حق ماهی درخشنده دمید از مقدم مولا جواد ابن الرضا گردیده عید شهر مدینه از شعف گردیده در شادی و شور گلریز گشته مقدمش با یاس و سنبل دست حور امشب دل شوریده در حال و هوای دیگر است اندر زمین و آسمان نور خدا جلوهگر است پور علی موسیالرضا از نسل پاک حیدر است بعد از پدر این گل پسر بر کل عالم سرور است امشب خدای سرمدی بر ما کرامت کرده است زینت فضای این جهان نور امامت کرده است این دل سوی شهر مدینه باز بال و پر گرفت عالم ز یمن مقدمش شور و شعف از سر گرفت از فیض روی ماه او ماه رجب زیور گرفت دنیا ضیای دیگری از این مه انور گرفت امشب کرم کرده خدا شمس ولایت آمده نـهـم گـل آل عـبــا نــور هـدایـت آمــده ارض و سما روشن شده از لطف خاص کبریا ای عاشقان ای عاشقان سر زد گل باغ ولا با شادمانی و شعف بر لب بود شور و نوا شادی کنید ای عاشقان آمد جواد بن الرضا از مقدم این گل نگر ارض و سما گلشن شده چشم و دل مولا علی موسی الرضا روشن شده نهم گل بستان سرای آلِ پاک مصطفاست خورشید عالم تاب دین نجل علی مرتضاست در خوی و خصلت این پسر چون فاطمه خیرالنساست فرزند پاک و کوثر مولا علی موسی الرضاست از مقدم ابن الرضا بگرفته این عالم صفا با دیدن روی مهش روشن شده چشم رضا دل از همه عالم برد آن صورت رخشندهاش چون جد و آباءش بود دین خدا پایندهاش از بس بود او مهربان جود و سخا شرمندهاش تنها نه شاهان جهان حاتم کمینه بندهاش این گلبن عترت بود مولا رضا را نور عین باشد جواد ابن الرضا شمع وجود عالمین امشب خدای مهربان منت نهد بر خاکیان تنها نه اهل این زمین حور و ملائک شادمان از بیت مولانا رضا آمد جواد اندر جهان از عطر و بوی این پسر بر جان رسد بوی جنان مشی و مرامش حیدری دردانۀ زهراستی چون فاطمه خـیرالنسا جانانۀ طاهـاستی گرچه بدم مولای من از غیر تو بگسستهام در این جهان از لطف حق تنها به تو دل بستهام اندر شب میلاد تو در محفلت بنشـستهام چشم امیدم را جواد من بر نگاهت بستهام از لطف و جود و مرحمت دادی پناهم یا جواد امشب به جان مادرت بنما نگاهم یا جواد گرچه گل مولا رضا بر گلشنت خارم جواد در این جهان و آن سرا تنها تو را دارم جواد آقای عالم هستی و من عبد دربارم جواد بنما نگاه از مرحمت بر این دل زارم جواد امشب ز لطف خود نما پر از ولایت ساغرم تا زنده هستم زنده با مهر و ولای حیدرم شد کاظمینت جنتم رضوان من کرب و بلاست نامت به لبهای همه گلواژۀ عشق و صفاست مهر و ولا و حُبّ تو نور دل اهل ولاست لبریز از مهر شما کل وجود این (رضا)ست تا زنـدهام مولای من غرق عنایات توأم ای مـایـۀ آرامـشم محـو کـرامـات تـوأم
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
رسـیــدم بـاز هـم بـیاسـتــخــاره حـرم حـال خـوشی دارد دوبـاره دوبـاره دل فـقـیـرِ خانـهزاد است
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
آیـد نـسـیـم از ره و مُـشـک تـر آوَرَد عـطـر بـهـار از دمِ جـانپـرور آوَرَد با مـوکـب معـطّـر خود این مـسیـحدم یک بوسـتان بنـفـشـه و نیلـوفـر آورد در حیرتم که این نَفَس قـدسی از کجا سرسبزی و طراوت و برگ و بر آورد این پیک مُشکبوی مگر از مدینه است کز هر گـذر که میگـذرد گل برآورد آری نسـیم چون طربانگـیز میشود گـلهـای بــاغ را بـه تــرنّــم درآورد گـلهـای بـاغ را به ارادت نـثـار کـن در پـای آن کـه مــژدۀ آن دلـبـر آورد آن دلـنـوازِ عــالــم و آدم کـه آسـمـان حاشا که از رُخَش مهِ روشنتر آورد شاید که ماه سر به گـریـبان فرو بَرَد کز جَیب «خیزران» مهِ نو سر برآورد این است مریمی که مسیحا «جواد» اوست این است آن صدف که مِهین گوهر آورد تا فیضی از صحیفۀ زهرا به ما رسد جـبریل برگ سبزی از آن دفتر آورد دلبـند مرتـضی و جگـر گـوشۀ رضـا با خود جـلال و جـلـوۀ پیـغـمبر آورد شـبهای انتـظـار پـدر را به راسـتی صبح جـمال و جلـوۀ او بر سر آورد آن نـازنـین پـدر که فـروغ هـدایـتـش اندیـشـه را به وادی حـیـرت درآورد هــمــراه بــا تــرنّــمِ لالایــی جــــواد اشک از غـم فـراق به چـشم تر آورد شبها کـنار بـستر نازش به ارمغـان چشمی پُرآب و چشمهای از کوثر آورد جای شگفت نیست که افلاک سر فرود پیـش جلال و شوکت این رهبر آورد ابــر عـنـایـت و کــرم و الـتـفــات او آفــاق را هــر آیــنــه زیـر پــر آورد
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
بار دیگر عشق با الفاظ من هـمراه شد باز شعـرم از شعـور تـازهای آگـاه شد نغـمـه و گـلـبـانگ جـانم یا ولی الله شد صحبت از خورشید شد از آسمان از ماه شد فیض نوری آمد وطبع مرا پُر نور کرد جلوۀ ماه رجب قلب مرا مسـرور کرد با گل رویت جهان را باز گلشن کردهای غنچۀ لبخند را غرق شکـفـتن کردهای سـاحـت بـاغ تـولا را مـزیّـن کـردهای دیدۀ خورشید دل را باز روشن کردهای ماهی و هفت آسمان عشق همرنگ تو بود خوب شد زود آمدی خورشید دلتنگ تو بود چـشم تا وا میکنی دنیا سلامت میکند شهر یثرب، کعبه و بطحا سلامت میکند جـبـرئیل از عـالـم بالا سـلامت میکند پلک تا بر هم زنی بابا سـلامت میکند بر خدایی چهرۀ تو بس که او دل باخته گونههای اطهرت از بوسه گل انداخته جود را گفتم صدا میزد که دریایش تویی عـلم را گـفـتم نـدا در داد دانایش تویی عشق را گفتم صدا زد شور وغوغایش تویی «یامن ارجوه لکل خیر» معنایش تویی مهر و ماه آسمان نوری ز مشکات توأند عـالم و آدم گدای جود و خـیرات توأند از کلام وحی گشته نور باران سینهات عـلّمالاسـما بود یک گـوهر گنجـینهات میدرخشد تا قیامت پرچـم سبـزیـنهات پـور اکـثـمهـا هـمه مـاتـند در آئـینهات صحبت از دریا اگر چه در حد این قطره نیست آن که فیض از تو نبرده، ای فروغ دیده کیست؟ مـژدۀ آزادگی را بـر اسـیـران میدهی نور بر آئیـنۀ روشن ضمیران میدهی رشته مروارید را دست فقیران میدهی بهتر از آن را اگر که بر امیران میدهی میکنی بر دشمن دین با کرم روشنگری «قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری» آسـمان خـاک قـدمهـای تو را بر داشته قـبضۀ خـاک تو را بهـر شـفا بر داشته عطر جانبخش تو را با خود صبا برداشته هر که با نـام شـما دست دعـا برداشـته بر روی بال دعای خویشتن گُل میزند با تـولای شـما بـر آسـمـان پُـل میزند من که با ذکـر مـدام تو عـبادت میکنم کی تولای تو را با نفس قسمت میکنم گرچه از هجران کوی تو شکایت میکنم از همینجا با شما قصد زیارت میکنم یا ولـی الله! ای نـور دو عـالـم؛ السّلام یا امین الله، ای فـیـض مـعـظم؛ السّلام آفـتـابـا ذرهات را آسـمـان پــرواز کـن بر محبانت دری از لطف و احسان باز کن در کلام من به وصف خویشتن اعجاز کن توشۀ فـردای رستاخـیز ما را ساز کن گرچه شعر این «وفایی» نیست مانند کمیت هـدیهای آوردهام بهر رئـوف اهل بیت
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
جلـوهها بسـیار اما دل یکی، دلـبر یکی بین این میخانهها، باده یکی ساغر یکی چارده تا جلوه دیدیم از خدا، مطلب یکیست وا شده امشب به سمت آسمانها پنجـره میشود گفت از نگاه یار، صدها خاطره از گرههایی که کورند عشق پیدا میشود عشق را وقتی خدا در بین عالم باب کرد ابـروی دلـدار ما را قـبلـۀ محـراب کرد او که عشقش بوده از حالا به زهرا آمده جان فدای آنکسی که مست و حیرانش شده هرچه حور است و ملک گهواره جنبانش شده خوب شد اصلاً کسی امشب جوابم را نداد اینکه میگویند دستش سفرۀ جود خداست آیـنـه قـدّی سلـطـان سـریـر ارتـضاست ابتدای حاجت است و انتهای حاجت است
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
امشب از لطف خداوند گلی وا شده است این گل از باغ رضا زینت دنیا شده است در سحرگاه دهم روز رجب سر زد ماه که جهان روشن از این ماه دل آرا شده است آمده نـور دل حـضرت ثـامن به جـهـان یثرب از مقـدم او طور تجـلا شده است آسمان غرق ستاره شده از شور و شعف بار دیگر به جهان مـاه هـویدا شده است نهمین گلبن عصمت به جهان جلوه نمود عالمی مست بوی این گل زیبا شده است آمـده مـظـهــر خـلاق مــبـیـن از جـنّـت شادمان قلب نبی خواجۀ اسرا شده است آمده ابن رضا نـور دو چـشـمـان بـتـول شادمان از قـدمـش چهـرۀ بابا شده است چون خدا کرده عـطا بر گل هـشتم هدیه در جنان شاد دل حیدر و زهرا شده است سـر زده مــاه درخـشـنـدۀ آل عـصـمـت روشن از نور رخش گنبد مینا شده است شادمـان گـشـته دل جـمـله محـبان زیـرا هدیهای از سوی حق بر همه اعطا شده است امشب از یمـن قـدوم گل زهـرای بتـول بر همه عـالـمـیان لـیـلـۀ احـیا شده است بسکه زیباست جواد ابن رضا، ارض و سما بهر دیدار رخـش چـشم تماشا شده است بر همه اهل جهان از کـرم و لطف خدا این گل فاطمـیون کعـبۀ دل ها شده است نهمین عصمت حق؛ رهبر و روشنگر دین رهـنـمـای هـمۀ مـردم دنـیـا شـده اسـت در مـیـان هـمۀ اهـل زمـین، اهـل سـمـا این پسر روح دعا مظهر تقوا شده است نجل سوم عـلی است او ملقـب به جـواد بعد هشتم مه دین بر همه مولا شده است کرم و جود و عطا رحمت و ایمان و سخا همه با آمـدن اوسـت که معـنا شده است شــاد بـاشـیـد ز یـمـن قــدم پــاک جـواد شـامل ما کـرم خـالـق یـکـتـا شـده است یک نگـاهش بَرَد از قلب همه عـالم غـم شیعه با یک نگه اوست که آقا شده است این جواد است که چون جدّ گرامش حیدر از کـرامات خدا شافع عـقـبی شده است شـکــر لله شـدهام عــبــد و غــلام در او طبع من از کرم اوست که گویا شده است اینکه گردیده (رضا) ریزهخور خوان شما با دعا و کرم و لطف تو مولا شده است
: امتیاز
|
مدح و ولادت امام جواد ( محمد تقی) علیهالسلام
ای دوست مـراد اهلبیت آمده است یک گـل ز نـژاد اهلبیت آمده است امـروز تــمــام سـائـلان مـیگـویـنـد مـیـلاد جـواد اهـل بـیـت آمـده است ******************** امشب که جواد قامت افـراشته است با جلـوۀ خود بذر سحـر کاشته است گر غرق به نور است زمین، شمس شموس گلبـوسه ز روی مـاه برداشته است ******************** درمـانـدهام از دوست فـرج میطلبم سرخـط سفـر به سوی حـج میطلبم من عیدی خود را شب مـیلاد جـواد از درگـه ثـامـن الحـجـج مـیطـلـبـم ******************** گـنـجـیـنهای از جـود و سخا آوردند آئـیـنـهای از صـدق و صـفـا آوردند با خـلـق جـواد اهـلبیت از فردوس یک دسـتـۀ گـل بـهـر رضـا آوردنـد
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت امام جواد علیهالسلام
آمدی و غـصهها از خـانۀ دل جمع شد وقتِ آسانی رسید و هرچه مشکل جمع شد سفرههای وصلهدار و خالی از یک لقمه نان با دو دست مهربانت رفت و کامل جمع شد
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت امام جواد علیهالسلام
آمد به جهان آنکه به ما باب مراد است با آمدنش قلب رضا روشن و شاد است همنام محـمـد بود او، به به از این نـام زیــبـا شـجــر بـاغ ولا بـار بـدادهسـت
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت امام جواد علیهالسلام
ای کسی که هر گره با دست تو وا میشود دردهای بـیدوا بـا تـو مـداوا میشـود راه بیرون آمدن از سختی و غم یاد توست در شدائد، رحمت و لطف تو پیدا میشود این گرفتاری زبان شکر من را هم گرفت زشتی این روزها، با شکر زیبا میشود ترس تنگی نفس یا ترسْ از تنگی قـبر ترس دارد بنده از وقتی که تنها میشود التماست میکنم فـوراً گناهم را ببخـش گر نبخشی قـامـتم زیر گـنه تا میشود زحمت من را فقط مـادر تـقـبل میکند بچه بد، دست بر دامان زهـرا میشود هر مریضی را به درگاه رضا میآورند خوش بحال ما که خوشحال است و بابا میشود
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت امام جواد علیهالسلام
عید در عیدست ماهِ غـرقِ انوارِ رجـب در مـیان سـال بر (مـاه خـدا) دارد لـقب در رجـب بـاب الـمـراد نسل احـمد آمده در بـر سـوّم عـلـی، سـوّم مـحـمـد آمـده شد دهم روز رجب، یک ماه کامل آمده دلبری شـایـسـته بر دلهـای سـائـل آمده شد شکوفا در میان عرش، لبخـند رضا بر رضا شاه خراسان بهتر از این عید نیست آمده آن شاه که بر عصمتش تردید نیست خط به خط اوصاف او شرحی به اوصاف خداست سروری والانشین از نسل بیهمتاست او گوهری نیکوگهر از هشتمین دریاست او از کرامت او شده باب المـراد اهل بیت خلقتـش بـوده شـبـیه کـلّ اجـدادش نـکـو می برد از ابن اکثم عـلم و حلـمش آبـرو سرمۀ چشمان عشّاق است خاک کاظمین اوست الحـق بعد بـابـایش امام و پـیـشوا می شود او رهنمای شیعیان بعد از رضا شکر ایزد بر رضا هستم غلام خانهزاد
: امتیاز
|